«طوفانالاقصی»؛ احیاگر مساله فلسطین
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۵۷۷۳۴
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: با گذشت بیش از ۵ ماه از جنگ در نوارغزه و ثبت جنایات بزرگ صهیونیستها در این باریکه کوچک، اما ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به روزی تبدیل شد که مساله فلسطین را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد. نمیتوان به مساله فلسطین در سال ۱۴۰۲ پرداخت و ۱۵ مهر (۷ اکتبر) را نقطه عطف آن ندانست.
صبحگاه ۷ اکتبر نیروهای مقاومت فلسطین در یک عملیات دقیق و هماهنگ ضمن عبور از مرزهای غزه و ورود به شهرکهای اشغالی در اطراف نوارغزه، در کمتر از نیم ساعت بیش از ۵ هزار راکت و موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کرده و همچنین حدود ۳۰۰ صهیونیستها را هم اسیر کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حملات غافلگیرکننده طوفان الاقصی، کابینه نتانیاهو را در برابر یک شکست اطلاعاتی و امنیتی قرار داد، به گونهای که در روزها و ساعات قبل از آغاز طوفان، هیج نشانهای از طرف اسرائیلی دال بر پیش بینی چنین حملهای و به تبع آن آمادگی لازم برای مقابله با آن وجود نداشت.
این اقدامات در قالب یک برنامه ریزی دقیق علیه ارتش رژیم صهیونیستی انجام شد. آموس هرئیل تحلیلگر نظامی روزنامه عبری زبان هاآرتص فاش کرده است: «تعداد نظامیان اسرائیلی مستقر در اطراف نوار غزه همزمان با حمله هفتم اکتبر حماس ۴۰۰ نفر بوده که ۱۲ تانک نیز همراه آنها بوده و تعداد نظامیان کشته شده در آن روز بیش از ۳۰۰ نفر اعلام شده که این بدان معناست تمامی نظامیان مستقر در این منطقه کشته یا اسیر شدند.»
تغییر معادلات امنیتی و صحنه فلسطین
طوفان الاقصی عملیاتی است که در تاریخ مقاومت فلسطین بی سابقه بود و دستاوردهای ماندگاری را به دنبال داشت. این عملیات بزرگ و سرنوشت ساز، مسیر تاریخ فلسطین را ورق زد. آیت الله خامنه ای در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح فرمودند: «در این قضیّه پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به غیر قابل ترمیم بودن است. من می گویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همهی هایوهویی که میکند، با همهی حمایتهایی که امروز در دنیا از سوی غربیها از او میشود، بتواند آن سازهها را ترمیم کند. من عرض میکنم از شنبه پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربهای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.»
مقاومت فلسطین و رهبران آن همانگونه که بارها اعلام کرده بودند، هدفشان از طوفان الاقصی، نجات مسجدالاقصی، کاهش محاصره نوارغزه و آزادی اسرایشان بود. مجموعه اهدافی که میتوان آنها را تغییر معادلات و بازگشت توان بازدارندگی در مقابل اشغالگری و سیاستهای آن نامگذاری کرد. جنبش حماس در نشریهای در آستانه صدمین روز از طوفان الاقصی یادآور شد:
«نبرد ملت فلسطین علیه اشغالگری و استعمار روز هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز نشد، بلکه قبل از این و طی ۱۰۵ سال اشغالگری آغاز شد یعنی ۳۰ سال تحت استعمار انگلیس و ۷۵ سال هم اشغالگری رژیم صهیونیستی.» این نشریه میافزاید: «در سایه جنایات صهیونیسم، جهان از ملت ما چه انتظاری دارد؟ این ملت در مقابله با طرحهای یهودیسازی مسجد الاقصی چکار باید کند؟ این ملت در مقابله با اقدامات صهیونیستها برای سیطره بر کرانه باختری و طرح کوچاندن ملت فلسطین، چکار باید کند؟ این ملت برای آزادی هزاران اسیر فلسطینی از زندانهای چکار باید کند؟»
ناگفته نماند که این نیت و هدف از سوی جامعه فلسطینی باور و درک شد. مرکز نظرسنجی و مطالعات سیاسی فلسطین (PSR) که مقر آن در رام الله و نزدیک به تشکیلات خودگردان است، یک نظرسنجی را پیش از پایان ماه سوم طوفان الاقصی انجام داد که در آن ۸۱ درصد فلسطینیها دلیل واقعی انجام طوفان الاقصی را حمایت از مسجدالاقصی و اسرا دانستند. ضمن آنکه ۷۷ درصد طوفان الاقصی را یک تصمیم صحیح میدانند.
طوفان الاقصی یک سد جدی پیش روی تفکرات خطرناک صهیونیستی برای ادامه سیاستهای یهودی سازی مسجدالاقصی، مصادره شهر قدس و کرانه باختری، شهرک سازی ها و تداوم محاصره و مرگ تدریجی مردم نوار غزه بود. طوفان الاقصی باری دیگر مساله فلسطین را در عرصه عمل زنده کرد.
جمع بندی
حماسه ۷ اکتبر، مساله فلسطین را باری دیگر به موضوع نخست نه تنها جهان عرب و اسلام، بلکه به یکی از موضوعات شاخص جهانی تبدیل کرد. پس از ۷ اکتبر رسانهها و سیاست مداران بار دیگر مسائلی نظیر برپایی دولت مستقل فلسطین و لزوم توجه به اشغالگریهای رژیم صهیونیستی را یادآوری کردند؛ یادآوریای که موجب ایجاد معادلات جدیدی در بازدارندگی مقابل اقدامات اشغالگرایانه صهیونیستها خواهد شد. همچنین عملیات طوفان الاقصی ضربهای کاری و تاریخی به امنیت، اقتصاد و وجهه جهانی رژیم صهیونیستی وارد کرد. در مورد میزان این ضربه و پیامدهای آن میتوان تا پایان طوفان الاقصی و تحولات آن صبر کرد؛ اما تأثیر این طوفان بر اقتصاد و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در ۵ ماه گذشته عیان و قابل توجه است.
این ضربه را میتوان در تصمیم دیگر بازیگران محور مقاومت برای حمله به رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. اقدامات بی سابقه حزب الله و عبور از خط مرزی سال ۲۰۰۶، نمونهای واقعی از شکسته شدن خط بازدارندگی صهیونیستها است. تل آویو اکنون به دنبال برگرداندن شرایط مرزی سرزمینهای اشغالی و لبنان به وضعیت قبل از ۷ اکتبر است؛ شرایطی که حتی با هزینههای سنگینی چون جنگ احتمالی هم غیرممکن است. بزرگترین دستاورد و هدف ۷ اکتبر، تغییر وضعیت بازدارندگی و عقب راندن سیاستهای صهیونیستی در فلسطین، نوارغزه و حتی مرز لبنان بود. این تغییر آینده پرونده فلسطین را با دگرگونیهای مهمی روبر خواهد کرد.
کد خبر 6055613منبع: مهر
کلیدواژه: طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی غزه تل آویو لبنان جنبش حماس مسجد الاقصی صهیونیسم صهیونیست ها ارتش رژیم صهیونیستی مسجدالاقصی انگلیس فلسطین مقاومت فلسطین ایالات متحده امریکا یمن رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی ایالات متحده امریکا اوکراین روسیه ارتش رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین لبنان حزب الله لبنان جنگ غزه جنگ اوکراین ماه مبارك رمضان ناتو رژیم صهیونیستی مساله فلسطین طوفان الاقصی صهیونیست ها ۷ اکتبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۵۷۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویکرد اردن به مساله فلسطین/ از همدلی مردم تا همسویی دولت با غرب
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: اردن کشوری است که مستقیماً با مسئله فلسطین درگیر است. این درگیری ناشی از فاکتورهای متعدد امنیتی برای اردن است. در این نوشتار به اختصار موضع اردن در قبال منازعه فلسطین بررسی میشود.
اهمیت جغرافیای اردن در مسئله فلسطین
اردن در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید، اما از جمله کشورهای بزرگ عربی به لحاظ مساحت است. جغرافیای اردن اهمیت زیادی دارد زیرا به کشورهای مهم عربی شامل سوریه، عراق، عربستان سعودی، فلسطین و همچنین با اراضی اشغالی مرز مشترک دارد. اردن نزدیکترین کشور عربی به فلسطین است و طولانیترین خط مرزی را با فلسطین دارد. با توجه به همین موقعیت جغرافیایی و همچنین با توجه به مساحت بیش از ۸۹ هزار کیلومتر مربعی که ۷۵ درصد آنرا بیابان تشکیل میدهد، اردن از اهمیت زیادی به خصوص نزد رژیم صهیونیستی و آمریکا برخوردار است.
اردن در تحولات فلسطین نیز نقش پررنگی دارد، اما این نقش بیش از همه به ضرر فلسطینیها است. قدرتهای غربی از زمان اعلامیه بالفور سال ۱۹۱۷ تاکنون همواره سعی کردهاند از جغرافیای اردن به نفع رژیم صهیونیستی استفاده کنند. بیش از یک میلیون فلسطینی در اردوگاه پناهدگان در اردن حضور دارند، آوارگانی که خود را شهروند اردن نمیدانند و ترکیب جمعیتی این کشور را تحت تأثیر قرار دادهاند. به نظر میرسد همین موضوع و همچنین مساحت بیش از ۸۹ هزار کیلومتر مربعی نیز عامل مهمی است مبنی بر اینکه از اردن به عنوان وطن جایگزین فلسطینیها یاد میشود.
علاوه بر جمعیت، اردن پس از جنگ ۱۹۴۸ و در سال ۱۹۵۰ کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی را ضمیمه خاک خود کرد. اردن در سال ۱۹۶۷ کرانه باختری را به نفع رژیم صهیونیستی از دست داد. در دهه ۱۹۸۰ اردن از ادعای حاکمیت بر کرانه باختری به نفع فلسطین صرفنظر کرد تا کشور مستقل فلسطین ایجاد شود و طرح وطن جایگزین نیز بیاعتبار شود، اما این طرح همیشه از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان آن وجود داشته است. عبدالله دوم، پادشاه اردن با طرح وطن جایگزین برای فلسطینیها مخالف است و تنها راه حل مسئله فلسطین را راه حل دو دولتی میداند. طی سالهای گذشته، عبدالله دوم در مناسبتهای مختلف با صراحت اعلام کرده است: «اردن، اردن است و فلسطین، فلسطین».
رویکرد اردن به بحران فلسطین: سازش با رژیم صهیونیستی و همسویی با قدرتهای غربی
بحران فلسطین در سیاست خارجی اردن اهمیت بسیار زیادی دارد و طی بیش از هفتاد سال گذشته، بخش عمدهای از ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی اردن معطوف به این بحران بوده است. اردن از دهه ۱۹۹۰ به بعد مسیر سازش و صلح با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفت. یکی از رخدادهای مهم در سیاست خارجی اردن، امضای معاهده صلح وادی عربه با رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۴ است. اردن پس از مصر دومین کشور عربی بود که با رژیم صهیونیستی توافق صلح امضا کرد. نام این توافقنامه نام مکانی است که در آنجا امضا شد.
وادی عربه در مرزهای اردن و رژیم صهیونیستی است. این توافق با نظارت بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا میان اردن و رژیم صهیونیستی امضا شد. در مقدمه این معاهده آمده است: «هدف دو طرف تحقق صلح عادلانه و دائم و فراگیر در خاورمیانه بر اساس قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت است.» اردن در حالی که با رژیم صهیونیستی پیمان صلح امضا کرد، در اکتبر ۱۹۹۹ با هدف تأمین امنیت مرزهای این کشور با رژیم صهیونیستی، دفاتر حماس را در اردن تعطیل و بسیاری از رهبران ارشد این گروه را اخراج کرد.
نکته مهم دیگر اینکه؛ دیدگاه اردن در خصوص حلوفصل مسأله فلسطین تا حدود زیادی با قدرتهای بزرگ غربی همگرا بوده است. یکی از دلایل این همگرایی نیز این است که اردن به حدی قوی نیست که بتواند سیاست خارجی مستقلی اتخاذ کند. در واقع، اردن حفظ حاکمیت و استقلال خود را از طریق وابستگی به قدرتهای بزرگ پیگیری میکند. با این حال، همسویی با قدرتهای غربی در مسأله فلسطین سبب نشد که تمامیت ارضی اردن مورد تهدید واقع نشود. طمعورزی به جغرافیای اردن برای اسکان فلسطینیها و اشغال کامل جغرافیای فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر نیز پیگیری شد. در معامله قرن که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا ارائه شد نیز اردن به عنوان وطن جایگزین مطرح بود. در جنگ کنونی غزه نیز رژیم صهیونیستی پیشنهاد داد مردم غزه در اردن ساکن شوند. هدف اصلی این ایده تلآویو، کوچاندن اجباری مردم غزه و تخریب کامل غزه بود که با مخالفت قاطع اردنیها همراه شد.
مخالفت گسترده مردم اردن با پیمان وادی عربه
بر خلاف حکومت اردن که سازش با رژیم صهیونیستی را تأمینکننده منافع این کشور میداند، مردم اردن مخالف پیمان وادی عربه هستند و بارها با برگزاری تظاهرات این مخالفت را اعلام کردهاند. مطابق برخی از نظرسنجیها بیش از ۸۰ درصد از مردم اردن نه تنها با پیمان وادی عربه بلکه با هرگونه روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی مخالف هستند. در برخی از نظرسنجیها نیز تا ۹۷ درصد مردم اردن مخالف صلح و سازش با رژیم صهیونیستی هستند و بر لغو پیمان وادی عربه تأکید دارند.
مردم اردن نیز با طرح وطن جایگزین برای فلسطینیها مخالف هستند و بر تشکیل کشور مستقل فلسطینی تأکید دارند. در جنگ کنونی غزه نیز مردم اردن مکرراً با برگزاری تظاهرات، خواستار حمایت دولت این کشور از مردم غزه و همچنین قطع روابط با رژیم صهیونیستی شدهاند. این تظاهرات نشان داد که تعارض و تضاد آشکاری در رویکرد مردم و دولت اردن در قبال مسئله فلسطین وجود دارد و مردم اردن بر این باور هستند که سازش با رژیم صهیونیستی و همسویی با قدرتهای غربی صرفاً تأمینکننده منافع تلآویو است و برای اردن و همچنین فلسطینیها دستاوردی نخواهد داشت. با این حال، دولت اردن به مخالفتهای گسترده مردمی بیتوجه است. میتوان گفت این تظاهرات و تضاد، ضعف آشکار مشروعیت دولت اردن را نیز ثابت میکند.
نتیجه
اردن از کشورهای مهم در منازعه فلسطین- رژیم صهیونیستی است. با این حال، این اهمیت ناشی از نگاه ابزاری رژیم صهیونیستی و قدرتهای غربی به اردن است. این نگاه که به صلح وادی عربه در سال ۱۹۹۴ منجر شد، سبب نشد اردن از تبعات امنیتی منازعه فلسطین- رژیم صهیونیستی در امان باشد، زیرا همواره از اردن به عنوان وطن جایگزین فلسطینیها یاد شده است که هم تهدیدی برای تمامیت ارضی اردن و هم تمامیت ارضی فلسطین است.
نگاه ابزاری به اردن در منازعه فلسطین-رژیم صهیونیستی در اقدام اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه اراضی اشغالی نیز وجود داشت و اردن به بهانه حفظ حاکمیت خود، با رژیم صهیونیستی برای مقابله با موشکها و پهپادهای ایرانی همراهی کرد. این در حالی است که اردن مانند اغلب کشورهای عربی برای متوقف کردن نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه اقدامی انجام نداد.
کد خبر 6087747